پیام به آقایِ خامنه‌ای پیرامونِ مهندسیِ انتصاباتِ ۹۲

پیام به آقایِ خامنه‌ای ( این پیام به آدرسِ بیتِ ایشان و صفحه‌ی ایشان فرستاده شد).


آقایِ خامنه‌ای، درست است که ما از میدان دوریم، اما پروانه دهید این نکات را خدمتتان عرض کنم:

- عدمِ پروانه‌یِ حضور به خاتمی
- ردِ صلاحیتِ هاشمی‌ و مشایی
- موضع گیری‌های بسیار تند و ترس‌برانگیزِ جلیلی
- اعترافِ آقایِ قالیباف پیرامونِ کتک زدنِ دانشجویان با چوب ( هیچ کاندیدا رئیس‌جمهوری در رقابت هایش چنین حرف‌هایی نمی‌زند )
- کناره گیریِ عارف

مجموعِ این عمل‌کرد‌ها یعنی‌ مهندسیِ " عاقلانه " و " معقولِ " انتخابات. پس از این مراحل نتیجه‌یِ شمردنِ آرا با نظرِ جناب‌عالی‌ فرقی‌ نخواهد کرد.
با این شکلِ مهندسی‌ِ " معقولانه"، هم مردم راضی‌اند هم جناب‌عالی‌...
گفتم که بدانید می‌فهمیم چه می‌کنید!


۱۲ نظر:

  1. این چیزی که شما میفرمایید ریشه در تفکر مبتنی بر تئوری توطئه داره. در رفتارهای اجتماعی که میتونه در حوزه سیاسی نمود پیدا کنه یا کنش وجود داره یا واکنش. اما این چیزی که شما معتقدید که مردم باید تبعیت میکردند(البته اگر از این تحلیل شما مطلع بودند)در عدم شرکت در انتخابات بود که به این رفتار نه میشه گفت کنش اجتماعی نه میشه گفت واکنش اجتماعی، این رفتار چیزی نمیتونه باشه جز "ناکنش" چیزی محدودتر و پایین تر از انفعال. تئوری شما همونیه که میگن مردن از ترس مرد. یادتون باشه که آنچه انرژی اجتماعی رو در سال هشتادوهشت آزاد کرد یک کنش اجتماعی بود که این کنش درواقع همون شرکت در انتخابات بود وگرنه هیچ بهانه یا عاملی نمیتونست مردم رو تا این حد به همبستگی برسونه که برآیندش بشه اون قدرت عظیم. تکیه مردم به رایشون بود که همون موقع هم خیلیا با همین تئوری توطئه شما شرکت در انتخابات رو درست نمیدونستند. به هر حال امیدوارم شرایط بهبودی بوجود بیاد و شما هم از این شرایط بهره مند شید. final_target@yahoo.com

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. جلوگیری از شرکتِ خاتمی توهم است؟
      ردِ صلاحیتِ هاشمی‌ توهم است؟
      ( آیا خودشان نگفتند که از بالا دستور آمده؟ )
      موضع گیری‌های عجیب قریبِ قالیباف در شرکتِ انتخابات و اعتراف به با چوب زدن ، توهم است؟
      موضع گیری‌های بسیار تندِ جلیلی، توهم است؟
      نه اینکه اینها شو بازی میکردند نه، اما چگونگیِ شکگیریِ کاندید‌ها مطمئنا تنها گزینه را برایِ مردم روحانی می‌گذاشت و بس!

      حذف
    2. در ضمن فراموش نکنید که طیف هاشمی‌ که خود ردِ صلاحیت شده از روحانی دفاع می‌کند، خاتمی دفاع می‌کند، همهٔ گروه‌های اصلاحات دفاع میکنند

      بنابرین بدیهی‌-‌ست که بخش بزرگی‌ از اصلاح طلبان شرکت کنند.

      حذف
    3. تبریک میگم پیروزی تیم ملی رو. اینو گفتم چون یه شباهتی به حال الان ما داره. چند وقت پیش مربی تیم ملی کره یه حرفی زد که تحقیر آمیز بود. از قدیم هم میگفتن (به شوخی یا جدی) که تیم ملی وقتی جوگیر بشه تیم برزیل رو هم میزنه. حالا میشه بر اساس روش تحلیل شما گفت که حرف توهین آمیز مربی تیم ملی کره یک صحنه سازی بود که باعص بشه در تیم ملی ایران هیجان ایجاد بشه و باعث بشه تیم انرژی بیشتری بذاره برای بازی و ببره پس مربی تیم کره یا احتمالا از ایران پول گرفته یا هم دست مربی تیم ملی ایرانه. اینجوری و با این روش هرکسیو میشه گناهکار یا بیگناه جلوه داد. سیاست و حوزه ها مربوطه به اون کاملا یک صحنه بازیه اگه بتونی خوب بازی کنی بردی. یه امتیاز میدی ده تا میگیری نیازی هم نداره امتیاز هات مشهود باشه. اگه حوصله داشتی یه مطالعه روی تئوری بازی ها بکن و همچنین تعادل نش (جان نش بنیانگزار نقطه تعادل در این تئوری).
      اما بذار بازی رو خلاصه از اول تا آخر توضیح بدم. اوضاع مملکت به هم ریخته و رو به نابودیه. اصلاح طلبها لازم میبینن حضور پیدا کنن. مردم بی تفاوت به انتخاباتن(مثل خود من که اینجوری بودم). لازم بود یکی بتونه توجهشون رو اساسی به این موضوع جلب کنه. هاشمی میدونه که رد صلاحیت میشه(بهش گفته بود- کدخدایی شورای نگهبان لو داد). هی ازش میپرسن که میای اونم جواب درست نمیده(داره التهاب ایجاد میکنه). یه جواب سربسته میده بعدشم انواع و اقسام تفسیرها میشه. بعد تا آخرین لحظات نمیاد. دقایق آخر میاد ثبت نام. رد صلاحیت میشه. مردم یهو میگن یعنی چی، هرچی باشه این فلانیو آورده، این شنتسنامه انقلابه و... بعد نامه دختر خمینی به خامنه ای. مناظره ها شروع میشه. با اون مناظره مسخره صدا و سیما میخواد پست ریاست جمهموریو به تمشخر بگیره تا اکثتریت خاموش بیدار نشه. کاندیداها اعتراض میکنن. 45 میلیون برنامه رو میبنن(شاید خودت هم دیده باشی). تهدید به عدم شرکت در مناظره بعدی در صورت ادامه روال به همین صورت از سوی عارف- عارف در مرکز توجه قرار میگیره. قالیباف را بالایی داره. مناظره آخر قالیباف اما مسیر بازی رو به ضرر خودش عوض میکنه. ائتلاف اصولگراهها مضحکه میشه. روحانی میشه مرکز توجه. خاتمی میگه روحانی. عارف نیمیره کنار چون اگه زود بره اونوریا فرصت فکر پیدامیکنن و ممکنه ائتلافشون رو عملی کنن. آخرین لحضات عارف بدون اسم بردن میره کنار که بازهم اونوریا تحریک نشن به انجام روش مشابه. هاشمی میگه روحانی. مردم هم بی سر و صدا میفهمن چکار بکنن. (صفحه 1)

      حذف
    4. (صفحه 2)هرچند جای باتومها و اشک آورها و خونهای ریخته شده رمقی براشون نذاشته ولی با تمام قدرتی که میتونن جمع کن توپ رو شوت میکنن(من هم به اندازه یک رای به این ضربه کمک کردم و خوشحالم). با اینکه انتظار اعلام به ناحق آفساید رو دارن. توپ میره توی دروازه اما در اردوگاه اصولگراها اونقدر تشویش هست که نمیتونن کاری بکنن. هی فکر میکنن ولی بنا به دلایلی خاصی که بخشیش شکاف بین 3پاه و ره-بری هست ترجیح اینه که تسلیم شن. روحانی میشه رییس جمهور و اصول گراها چند اعتراف بزگ میکنن: "اصول گرایی ما شکیت خورد و این شکست لازم بود". همیشه تمام حقیقت بیش از تمام واقعیتیه که جلوی چشم و حواس ماست. اگه قرار به تحریم انتخابات بود موسوی و رهنورد و کروبی محق تر بود که تحریم کنن در صورتی که موسوی بزرگوارانه گفت(نقل به مضمون): من مدتها در متن جامعه نیستم و مردم بهتر میتونن تشخیص بدن. مطمئنا اگر من یا شما بودیم بدون اینکه سوالی ازمون بشه با بدتیرین الفاظ میگفتیم شرکت در انتخابات درست نیشت و باید تحریم بشه. کارکشته سیاسی هیچ وقت گرفتار هیجان نمیشه بلکه آروم و با دقت نگاه میکنه تا محکم ترین ضربه رو به ضعیف ترین جا وارد کنه البته بازهم نه به قصد نابود کردن حریف. مطمئن باش وقتی حریفتو نابود کنی از پشت اون ممکنه حریق قدرتری سر بیرون بیاره پس باید با حریفت از موضوع قدرت و با زیرکی بازی کنی تا به منافعت برسی با کمترین تهدید. به هرحال تمام دنیا از این موضوع شوکه شد. خواهش میکنم از جملات کلیشه ای که اونها هم با اینا هستن این موضوع رو توصیف نکن چون نوع جمله بندی سیایت مدار نشون میده که چه قدر شوکه شده، اگر به لحنش عادت داشته باشی. لحن اوباما و بقیه متفاوت بود بخصوص اوباما که زودتر از بقیه پیام دادو. مطمئنا اونها از ما سیاست مدارترن و تشخیصشون که این واقعه عجیب بود قابل پذیرشه و نمیشه ردش کرد. با همه این حرفا روحانی یه آدمه شخص ایده آلی نیست که بخوایم به خاطر خودش خوشحال بشیم. اون انتخاب حزبه که اگه به اصول جوامع دمکراتیک اعتقاد داشته باشیم انتخاب حزب میشه انتخاب مردمی که طرز فکرشون با اون حذب نزدیک تره(نگفتم یکسان). من هیچ حس خاصی فعلا به این آدم ندارم ولی امیدوارم که بتونه حد اقلهایی رو به این مملکت برگردونه. ویک موضوع بسیار مهم تقارن این دولت با سن بالای ره-بره که ممکنه در یکی از سالهای هیمن دولت به دیار باقی سفر کنه. پس این دولت از این نظر هم دولت بسیار مهمیه که میتونه در اون شرایط تصمیمات مهمی بگیره.

      حذف
    5. یه چندتایی اشتباه املایی و تایپی داره که به خاطر تایپ سریع رو کیبورد اینگلیسی اتفاق افتاد.

      حذف
  2. دوست عزيز سوال من رو لطفا جواب بدهيد مردم شركت كننده در انتخابات به درست يا غلط چه كسي را نماينده رهبر مي دانستند مسلما روحاني نبود ، حالا اين چه چيزي را نشان مي دهد؟ كدام ديكتاتور كاري مي كند كه نشان دهد نظر مردم چيز ديگري جز نظر خود اوست ؟
    از اين حرفها دست برداريد مسلم است كه روحاني به جمهوري اسلامي علاقه دارد اين را همه مي دانند ، چه كسي كه به او راي داده و چه راي نداده . اين شما هستيد كه بدنبال قهرمان مي گرديد به دنبال كسي كه يك شبه همه چيز را عوض كند . بجاي گير دادن به افرادي كه حداقل در نبودن گزينه مناسب براي تغيير جلوي ضرر را گرفتند به آنهايي گير بدهيد كه 34 سال فقط مي گويند نكنيد نخوريد
    مشكل راي دادن نيست مشكل نبود يك راهكار واقعي است البته بجز حمله خارجي و تشريف فرمايي بعضي ها مثل كرزاي

    پاسخحذف
  3. Tahlile kamelan dorosty ast. Ba vojode in omidvaram mardom az forsate be dast amade estefade konand
    .

    پاسخحذف
  4. با سلام. حقیقاتا باید بگم که این تئوری شما توهین به شعور 40 ملیون از مردم ایران هست. زیرا که شما میگید که فهمیدین ولی 40 ملیون نفهمند. پس نظرتون را بازبینی کنید چراکه مدم ایران با ذکاوت به موقع وارد صحنه شدند.

    پاسخحذف
  5. برای اینکه تنها بدانید تا چه اندازه نادرست می اندیشید خواهشمند است نگاهکی به امار رای های صندوق 110 بیندازید رای اقای جلیلی و سپس اقای قالی باف و بقیه که حدود 20 رای میباشد . چگونه کسی میخواهد اقای روحانی انتخاب بشود ولی خودش و اطرافیانش به اقای جلیلی رای میدهند. در ضمن خواهشمنداست به اینگونه کارها مهندسی انتخابات نفرمایید با اینکارتان توهین به مهندسان میفرمایید نادرستی و تقلب کاری مهندسی نیست پیشنهاد میکنم به ان آخوندی انتخابات بفرمایید با سپاس فراوان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام
      توجه و تعمق و برسی دیدگاهها و ارائه راه حلها از طرف هر شخص ، گروه و خط فکری که مدعی صلاح اندیشی و دلسوزی برای مردم ایران می باشند ،می تواند در بلوغ عقاید و پخته شدن هر چه بیشتر تفکرات خام کسانی که نمی خواهند ساده اندیش باشند یا روشنفکرانی که آنقدر خود پرست نیستند که عقاید خود را بعنوان تکلیف و عقاید مخالف را به منزله باطل حتمی و دشمن خویش وملت برشمارند ،موثر باشد
      با این دیدگاه حتی نظر یک فرد تندروی به اصطلاح ذوب در ولایت نیز به جهت آنکه در هدف سعادتمندی مردم تحلیل می شود قابل احترام است هرچند وزن کمی به این احتمال داده شود . روشنفکری اگر رای هم نداده باشد به دیدگاه افرادی که شیوه رای دادن را انتخاب کردهاند احترام گذاشته و به یکپارچگی عقاید امیدوار می شود .
      بیشتر از یک سال پیش خبری نصفه و نیمه و تاحدی غیر قابل قبول در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر درز اخبار یک نشست محرمانه در بیت رهبری و با این مضمون که بعد از حرکات انحرافی و بنیاد افکن گروه احمدی نژاد بهمراه تحرکات نامطلوب خارجی ، پیش آگهی بدی برای نظام محتمل گردید و نهابتا با توافق رهبری و اصلاح طلبها به رهبری هاشمی ،در جلسه ی بسیار مهمی ، رهبری کلید پروژه اجرای سیاست خروج از بن بست را به دست ، آقای رفسنجانی می سپارد دو دوست قدیمی ولی گله مند از یکدیگر!.و به جمع حاضر اکیدا توصیه می کند که ضمن هماهنگی کامل همگی باید از شیوه و دستورات آقای رفسنجانی و به قول پدر اینجانب چرچیل ایران ! پیروی کنید .
      ظاهرا انجام این استراتژی جدید در راستای سه هدف کلی بوده :دفع خطر خارج نشین ، دفع خطر احمدی نژاد و همراه کردن مردم بود .
      اضمحلال گروههای به اصطلاح اپوزوسیون در خارج به عنوان خطرات بالقوه و مواظبت ، کنترل و تا حدی گوشمالی احمدی نژاد به عنوان خطر بالفعل .
      و نهایتا کاهش فشار های روحی بر توده مردم که هر لحظه بی اعتمادی و بی اعتقادی به نظام در بین آنها زیاد می شود که می توانست با اعطای برخی آزادی ها بهبود یابد و نیز رسیدگی به وضعیت اقتصادی رو به تخریب مردم که اینهم تحت یک سیاست حساب شده وبا چراغ سبز به فشار خارجی قابل ترمیم است.
      بهترین شیوه برای انجام محوریت آخر که هم بدهکارانه نباشد و هم هزینه خیلی کمی برای نظام داشته باشد ،استفاده از رییس جمهور ی است که در شرایط واقعی با رای اکثریت مردم انتخاب شده است ، یک شخصیت اجرایی و کسی که حسن انجام کارو مسولیت عواقب نیز بر گردن او خواهد بود ..

      اگر گوشه چشمی به دیدگاه این خبر ناموثق و البته نا مشخص از نظر صحت وقوع انداخته شود حداقل منافات چندانی با اتفاقات دو سال اخیر مشاهده نمی کنیم واگر هم وزنی ولو کم به این دیدگاه بدهیم بعد از ان نیز می توان به تحلیلهای شخصی رسید . ادامه مطلب نیز ادامه تحلیل اینجانب از راهروی این دیدگاه می باشد
      اگر درز کردن خبر جلسه خصوصی درست باشد ، اجرای این پروژه انبساطی البته با انجام تغییراتی در نحوه چیدمان و اجرا ،هنوز ادامه دارد وتنها به خاطر احتمال بازگوئی های فراوان اخبارو شایعاتی از این دست در آینده پروژه ، آقای هاشمی که شخص اصلی اجرای این پروژه با اختیارات تام معرفی شده بود ،جای خود را به آقای دکتر روحانی می دهد و بواقع ثبت نام دقایق آخر و رد صلاحیت آقای هاشمی و نحوه چیدمان کاندیداها و مناظرات آنها و تلاش به برگزاری یک رای گیری و شمارش سالم آراء - تنها با دستکاری 400 هزار رای و اجماع اصولگراها در دور دوم چهار سال دیگر هم مثل هشت سال گذشته می شد - ادامه این پروژه است که باز بر اساس دیدگاهاینجانب ، تلاش گروه اجرائی این پروژه حتی اگر رسیدن به شرایط مقبول بهمراه حفظ نوع حکومت باشد قابل احترام است . صاحب بیابان بی آب ،کشاورزی باخته می باشد.
      با تشکر

      حذف
  6. سلام
    توجه و تعمق و برسی دیدگاهها و ارائه راه حلها از طرف هر شخص ، گروه و خط فکری که مدعی صلاح اندیشی و دلسوزی برای مردم ایران می باشند ،می تواند در بلوغ عقاید و پخته شدن هر چه بیشتر تفکرات خام کسانی که نمی خواهند ساده اندیش باشند یا روشنفکرانی که آنقدر خود پرست نیستند که عقاید خود را بعنوان تکلیف و عقاید مخالف را به منزله باطل حتمی و دشمن خویش وملت برشمارند ،موثر باشد
    با این دیدگاه حتی نظر یک فرد تندروی به اصطلاح ذوب در ولایت نیز به جهت آنکه در هدف سعادتمندی مردم تحلیل می شود قابل احترام است هرچند وزن کمی به این احتمال داده شود . روشنفکری اگر رای هم نداده باشد به دیدگاه افرادی که شیوه رای دادن را انتخاب کردهاند احترام گذاشته و به یکپارچگی عقاید امیدوار می شود .
    بیشتر از یک سال پیش خبری نصفه و نیمه و تاحدی غیر قابل قبول در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر درز اخبار یک نشست محرمانه در بیت رهبری و با این مضمون که بعد از حرکات انحرافی و بنیاد افکن گروه احمدی نژاد بهمراه تحرکات نامطلوب خارجی ، پیش آگهی بدی برای نظام محتمل گردید و نهابتا با توافق رهبری و اصلاح طلبها به رهبری هاشمی ،در جلسه ی بسیار مهمی ، رهبری کلید پروژه اجرای سیاست خروج از بن بست را به دست ، آقای رفسنجانی می سپارد دو دوست قدیمی ولی گله مند از یکدیگر!.و به جمع حاضر اکیدا توصیه می کند که ضمن هماهنگی کامل همگی باید از شیوه و دستورات آقای رفسنجانی و به قول پدر اینجانب چرچیل ایران ! پیروی کنید .
    ظاهرا انجام این استراتژی جدید در راستای سه هدف کلی بوده :دفع خطر خارج نشین ، دفع خطر احمدی نژاد و همراه کردن مردم بود .
    اضمحلال گروههای به اصطلاح اپوزوسیون در خارج به عنوان خطرات بالقوه و مواظبت ، کنترل و تا حدی گوشمالی احمدی نژاد به عنوان خطر بالفعل .
    و نهایتا کاهش فشار های روحی بر توده مردم که هر لحظه بی اعتمادی و بی اعتقادی به نظام در بین آنها زیاد می شود که می توانست با اعطای برخی آزادی ها بهبود یابد و نیز رسیدگی به وضعیت اقتصادی رو به تخریب مردم که اینهم تحت یک سیاست حساب شده وبا چراغ سبز به فشار خارجی قابل ترمیم است.
    بهترین شیوه برای انجام محوریت آخر که هم بدهکارانه نباشد و هم هزینه خیلی کمی برای نظام داشته باشد ،استفاده از رییس جمهور ی است که در شرایط واقعی با رای اکثریت مردم انتخاب شده است ، یک شخصیت اجرایی و کسی که حسن انجام کارو مسولیت عواقب نیز بر گردن او خواهد بود ..

    اگر گوشه چشمی به دیدگاه این خبر ناموثق و البته نا مشخص از نظر صحت وقوع انداخته شود حداقل منافات چندانی با اتفاقات دو سال اخیر مشاهده نمی کنیم واگر هم وزنی ولو کم به این دیدگاه بدهیم بعد از ان نیز می توان به تحلیلهای شخصی رسید . ادامه مطلب نیز ادامه تحلیل اینجانب از راهروی این دیدگاه می باشد
    اگر درز کردن خبر جلسه خصوصی درست باشد ، اجرای این پروژه انبساطی البته با انجام تغییراتی در نحوه چیدمان و اجرا ،هنوز ادامه دارد وتنها به خاطر احتمال بازگوئی های فراوان اخبارو شایعاتی از این دست در آینده پروژه ، آقای هاشمی که شخص اصلی اجرای این پروژه با اختیارات تام معرفی شده بود ،جای خود را به آقای دکتر روحانی می دهد و بواقع ثبت نام دقایق آخر و رد صلاحیت آقای هاشمی و نحوه چیدمان کاندیداها و مناظرات آنها و تلاش به برگزاری یک رای گیری و شمارش سالم آراء - تنها با دستکاری 400 هزار رای و اجماع اصولگراها در دور دوم چهار سال دیگر هم مثل هشت سال گذشته می شد - ادامه این پروژه است که باز بر اساس دیدگاهاینجانب ، تلاش گروه اجرائی این پروژه حتی اگر رسیدن به شرایط مقبول بهمراه حفظ نوع حکومت باشد قابل احترام است . صاحب بیابان بی آب ،کشاورزی باخته می باشد.
    با تشکر

    پاسخحذف